پیش از خواب و پایان روز (انتهای اپیزود) اما غول ماجرا کمکم از خواب بیدار میشود، درست وقتی قرار است شخصیت اصلی به خواب برود. مرد پیش از خواب قرصی احتمالاً آرامبخش میخورد، ساعت سه صبح ساعت بیدارش میکند. دوش میگیرد و از خانه خارج میشود. باران شب و خیابانهای خلوت شهر، پیش از طلوع آفتاب دوباره او را به دیوارهای بلند محل کارش میرسانند. آنجا دیگر قرار نیست چیزی شبیه به همیشهی ما در انتظار «کارمند» داستان باشد.
اگر کسبوکار شما به شکلی است که بهصورت لحظهای به یک محتوا یا تغییر کدهای وبسایت خود نیاز دارید، برونسپاری کردن کارها اصلاً انتخاب خوبی نیست. بهخصوص اگر با فریلنسرهای حرفهای کار کنید باید از قبل از بدانید که همیشه به آنها دسترسی ندارید.