7 آذر 1402

نیروی انسانی درون‌سازمانی یا برون‌سپاری به فریلنسرها؟ کدام یک بهتر است؟

مطالب مرتبط

مغالطه در محتوا: وقتی پنجره‌ها پرواز می‌کنند

باور کنید همه ما عاشق این سفسطه‌ها هستیم. خودمان فرستنده و دریافت‌کننده بسیاری از آن‌ها هستیم و (در تبلیغات) ناخودآگاه دوست داریم با همین روش‌ها خطاب قرار بگیریم. اصلاً اگر از این تکنیک‌ها استفاده نکنیم مرتکب اشتباه ناکارآمدی خواهیم شد.

مدل فلایویل در بازاریابی چیست و چرا از قیف فروش کارآمدتر است؟

مدیران بازاریابی از مدل‌های مختلفی برای اجرای برنامه‌های خود استفاده می‌کنند که پیاده‌سازی مدل آیدا (AIDA) از محبوب‌ترین آن‌هاست. با این حال این مدل با همه مزایا و بازخورد قابل قبولی که دارد، در بسیاری از مراحلِ سفر مشتری قدیمی، فرسوده و ناکارآمد است. هاب اسپات برای رفع این مشکلات مدل جدیدتری را معرفی کرده به نام فلایویل (Flywheel) یا چرخ لنگر که در حقیقت نمونه پیشرفته‌تری از قیفِ فروش در بازاریابی است.

دیجیتال مارکتینگ در جهان متاورس چگونه خواهد بود؟

این روزها هرکجا در فضای مجازی یا حتی واقعی سر می‌چرخانید با یک واژه و مفهوم جدید روبه‌رو می‌شوید: «متاورس». همه از آینده‌ای کمی ترسناک و ناشناخته صحبت می‌کنند که در آن همه‌چیز مجازی است. در این دنیای احتمالی جایگاه دیجیتال مارکتینگ چیست و چطور متاورس این حوزه را تغییر خواهد داد؟ این فضا چه تغییری در مخاطب ایجاد خواهد کرد و برندها چطور در آن حضور خواهند داشت.

نگاهی به استراتژی سئویی والمارت و فروش آنلاینی 53 میلیارد دلاری در سال 2020

اینکه والمارت چطور توانست به رکود فروش 53 میلیارد دلاری در سال 2021 دست پیدا کند پیش از هر چیزی به لطف همه‌گیری کووید در جهان است اما این شرایط برای همه شرکت‌ها یکسان است و بدون یک استراتژی کارآمد و دقیق رسیدن به چنین آمارهایی امکان‌پذیر نیست. استراتژی و برنامه‌های والمارت دقیقاً چه بود و چطور از سئو برای رسیدن به فروش استفاده کرد؟

4 نکته برای ارائه نتیجه‌بخش ایده‌های استارتاپی به سرمایه‌گذار

برای قانع کردن یک سرمایه‌گذار، اگر خیلی خوش‌شانس باشید، 10 تا 20 دقیقه فرصت خواهید داشت اما در این فرصت کم چطور ایده‌ خود را ارائه کنیم؟ اگر پروژه ما واقعاً دقیق و اصولی برنامه‌ریزی‌شده باشد و همه جوانب فنی را هم رعایت کرده باشیم و این چهار نکته‌ای که در این یادداشت پیشنهاد شده را مدنظر قرار دهیم، قطعاً «شانس» بیشتری برای جذب سرمایه خواهیم داشت.
spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
spot_img

 اگر کسب‌وکاری دارید و از بازاریابی دیجیتال و محتوایی برای توسعه برند خود استفاده می‌کنید نیازمند افراد متخصصی هستید که وظایف مشخصی را دنبال کنند. برای استفاده از این افراد دو راه‌حل خواهید داشت.

اینکه کدام یک از این دو روش برای شما مناسب است به‌طور کامل به سازمان و نوع فعالیت‌های برند شما بستگی دارد. البته تصمیم مدیریتی نیز بر این انتخاب تأثیرگذار است. گاهی ممکن است هر دو روش را انتخاب کنید و برخی از فعالیت‌های را به‌صورت درون‌سازمانی یا in-house انجام دهید و برخی دیگر را برون‌سپاری یا outsource کنید.

هر دوی این روش‌ها مزایا و معایبی دارد و به نظرم هیچ راه‌حلی کاملاً درستی وجود ندارد. با این حال این نکته‌ها شاید در این انتخاب به شما کمک کند.

سرعت عمل بالاتر در فعالیت‌های درون‌سازمانی بیشتر است

وقتی نیروهای موردنیاز خود را در نزدیک‌ترین فاصله فیزیکی در کنار خود داشته باشید یا بتوانید با اولین پیام با آن‌ها ارتباط برقرار کنید، کارهایتان با سرعت بیشتری انجام می‌شود. فرض کنید برای شبکه‌های اجتماعی خود قصد تولید یک ویدئو را داشته باشید. اگر نیروی متخصص این کار را نداشته باشید و کار را برون‌سپاری کرده باشید باید اطلاعات و خواسته‌های خود را به‌طور دقیق به او انتقال دهید.

در نهایت باید کار را تأیید کنید اما هر تغییر کوچکی زمان زیادی از شما خواهد گرفت و ممکن است رفت‌وبرگشت‌های طولانی کار شما را کلافه کند. اما تصور کنید که خودتان کنار تدوینگر نشسته‌اید و نکات ریز و درشت را با مشورت او پیش می‌برید. کار قطعاً به شکل بهتری انجام خواهد شد.

برون‌سپاری کارها به زمان زیادی نیاز دارد

اگر کسب‌وکار شما به شکلی است که به‌صورت لحظه‌ای به یک محتوا یا تغییر کدهای وب‌سایت خود نیاز دارید، برون‌سپاری کردن کارها اصلاً انتخاب خوبی نیست. به‌خصوص اگر با فریلنسرهای حرفه‌ای کار کنید باید از قبل از بدانید که همیشه به آن‌ها دسترسی ندارید.

برون سپاری

فریلنسر موردنظر شما ممکن است به هر دلیل کاری یا شخصی برای مدتی در دسترس نباشد و از آنجایی که تعهدی برای انجام این کار از طرف او وجود ندارد، مجبور خواهید شد برنامه‌ها را به تعویق بیندازید یا به سراغ فرد جدیدی بروید؛ که هر دو حالت هزینه مالی و زمانی خواهد داشت.

نیرو انسانی درون سازمان با فضای برند شما آشناست

نیروهایی که به‌صورت تمام‌وقت یا حضوری با شما همکاری می‌کنند با شرایط کسب‌وکار شما آشنا هستند، لحن و زبان برند شما را می‌شناسند و در تلاطم‌های کسب‌وکار واکنش‌های حرفه‌ای و احساسی بهتری از خود نشان می‌دهند.

علاوه بر این انتقال حس و حال برند به این افراد بسیار ساده‌تر است. برای نمونه شما با طراحی داخلی یا استفاده از اکسسوری های مختلف در فضای فیزیکی خود یا حتی صحبت‌های هنگام ناهار شخصیت خود و برندتان را به افراد منتقل می‌کنید. این جو یا شرایط باعث می‌شود افراد به‌صورت ناخودآگاه در مسیری بهینه‌تری حرکت کنند.

برون‌سپاری کردن انتخاب‌های شما را متعدد می‌کند

وقتی فردی را با قابلیت‌های مشخص استخدام می‌کنید گزینه‌های شما به تخصص همین فرد محدود می‌شود. به‌خصوص در فعالیت‌های تخصصی‌تر مانند طراحی گرافیک این موضوع بروز بیشتری پیدا می‌کند. فرض کنید برای یکی از پروژه‌های خود در شبکه‌های اجتماعی قصد دارید از تصویرسازی استفاده کنید. آیا دیزاینر شما این توانایی را دارد؟ اگر برای پروژه بعدی به سراغ فتومونتاژ رفتید چطور؟ برای طراحی هویت بصری، وب، بسته‌بندی و بسیاری موارد دیگر هم به همین ترتیب.

هرکدام از این موارد یک فعالیت کاملاً تخصصی است و هر فرد ممکن است در یک یا چند مورد از آن‌ها توانمند باشد. استخدام همه این متخصص‌ها هم منطقی نیست و بزرگ‌ترین شرکت‌ها هم چنین ریسکی انجام نمی‌دهند. اما اگر کارهای خود یا بخشی از آن‌ها را برون‌سپاری کنید برای هرکدام از نیازهای خود می‌توانید به سراغ متخصص آن بروید.

نکته دیگر این که معمولاً نیروهای درون سازمان بعد از مدتی ممکن است در انجام برخی پروژه‌ها فرسوده شوند یا به دلایل مختلف انگیزه خود را از دست بدهند. از دست دادن نیروی انسانی کار ساده‌ای نیست و علاوه بر هزینه‌های مستقیم، بر روحیه تمام گروه اثر می‌گذارد.

هزینه نیروی انسانی درون‌سازمانی بیشتر است یا برون‌سازمانی؟

جواب دادن به این سؤال واقعاً کار ساده‌ای نیست. شاید در ابتدا این‌طور به نظر برسد که برون‌سپاری هزینه‌های بیشتری دارد. اما نیروهای انسانی داخل سازمان هم هزینه‌های پیدا و پنهان زیادی دارد. اگر مجموعه حرفه‌ای باشید مسئول مالی شما خیلی راحت می‌تواند به شما نشان دهد که هزینه‌ای که سازمان برای هر فرد در داخل مجموعه پرداخت می‌کند چقدر است.

اگر حقوق، بیمه، مزایا و سایر هزینه‌های جانبی را حساب کنید هر فرد ممکن است حداقل تا 1.5 برابر حقوق خود در هر ماه به سازمان هزینه تحمیل کند. در حالی در برون‌سپاری بسیاری از این هزینه‌ها کاهش پیدا خواهد کرد و در درازمدت هزینه به‌صرفه‌تر خواهد بود.

با این حال، این تفاوت هزینه در هر سازمان کاملاً متفاوت است. مثلاً اگر به‌طور مستمر نیازمند اکران کمپین‌های تبلیغاتی هستید یک مسئول رسانه دائمی، قطعاً کم‌هزینه‌تر از برون‌سپاری کردن آن است.

نیروی انسانی درون‌سازمانی قابل‌اعتمادتر است

برخی از فعالیت‌های شما نیازمند حفظ سطحی از امنیت است. مثلاً یک دولوپر که طراحی سایت شما را انجام داده است به‌راحتی می‌تواند به اطلاعات مهم شما در آینده در دسترسی داشته باشد. یا مدیر کمپین‌های تبلیغاتی شما خیلی ساده می‌تواند هزینه‌های واقعی شما را بیشتر نمایش دهد.

مهم‌تر از همه اینکه شما نمی‌توانید در همه پروژه‌های خود متخصص باشید و خیلی ساده گمراه خواهید شد. مثلاً برای رفع یک باگ ساده روی وب‌سایت، یک فریلنسر می‌تواند برای یک تغییر کد دوخطی، هزینه 20 ساعت کار تخصصی را از شما بگیرد.

البته نیروهای درون‌سازمانی هم پتانسیل همه این کم‌فروشی‌ها و نقطه‌ضعف‌های امنیتی را دارند اما قراردادهای حرفه‌ای و روح کلی یک تیم تا اندازه زیادی مانع این رفتارها خواهد شد.

استخدام برون سپاری

برون‌سپاری به یک گروه شاید بهترین روش باشد

اینکه کاری را به افرادی خارج از سازمان بسپارید یا فردی را برای این کار استخدام کنید به‌اندازه زیادی به بزرگی برند شما بستگی دارد. اگر کسب‌وکار کوچکی است مهمترین افراد موردنیاز خود را استخدام کنید. برای نمونه حضور یک مسئول بازاریابی یا مسئول فناوری در کنار شما الزامی است. کارها را به این افراد اصلی واگذار کنید و از سطح پایین‌تر، کارها را برون‌سپاری کنید.

در واقع بخش‌هایی که نیازمند سیاست‌گذاری یا برنامه‌ریزی هستند را استخدام کنید و بخش‌های دیگر، به‌خصوص در حوزه‌های تولید محتوا را زیر نظر هسته اصلی برون‌سپاری کنید.

اگر فعالیت‌های زیاد، حیاتی و درازمدتی دارید به‌صورت درون‌سازمانی فعالیت کنید و به سراغ استخدام بروید اما برای تنوع بخشیدن و حفظ شادابی برون‌سپاری را هم دنبال کنید.

اگر برند بزرگ‌تری دارید و کسب‌وکارتان روی غلتک افتاده بهترین انتخاب برون‌سپاری کارها به شرکت‌ها و آژانس‌هاست. اگر با شرکت یا شرکت‌های مشخصی کار کنید امنیت اطلاعات شما تضمین‌شده‌تر شده است، در کنار این، موضوع رساندن به‌موقع کارها در زمان‌های کوتاه‌تر هم از دوش شما برداشته می‌شود و بر عهده شرکت پیمانکار قرار می‌گیرد.

در این شرایط می‌توانید کیفیت کار خود را در یک سطح مطلوب حفظ کنید و از سوی دیگر هزینه‌های مربوط به استخدام نیرو را هم صرفه‌جویی کنید. البته در این شرایط هم برای این که تسلط خوبی به کنترل کیفی کارها داشته باشید بهتر است دستکم نیروهای اصلی را به‌صورت تمام‌وقت در کنار خود نگاه دارید.

وظیفه ایماگو دقیقا همین کار است؛ یعنی با قبول پروژه هزینه برون‌سپاری و یا استخدام نیروی انسانی پر هزینه را در حوزه‌های دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی محتوا کاهش می‌دهیم.


نسخه کوتاه‌تری از این یادداشت در ویژه‌نامه لینک روزنامه شهرآرا منتشر شده است. 

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

spot_img