هر کار بزرگی نیازمند یک گروه حرفهای است. دستکم در حوزههای مختلف بازاریابی دیجیتال شما هرچقدر هم با تجربه و با دانش باشید باز هم نمیتوانید همه کارها را خودتان انجام دهید. بر فرض محال، اگر هم بتوانید یک ارتش یکنفره درست کنید قابلیتهای توسعه کسبوکار در ایده شما نزدیک به صفر خواهد بود.
برای پرورش یک ایده مناسب در بستر دیجیتال یا اصولاً هر نوع فعالیت دیگر در انواع استارتاپ ها نیازمند یک گروه یا تیم قدرتمند هستید. 23 درصد استارتاپ ها دقیقاً به دلیل نبود همین گروه حرفهای با شکست روبهرو میشوند که عدد بسیار بزرگی است و سومین دلیل اصلی در به سرانجام نرسیدن ایدههاست.
بعد از خواندن این یادداشت میتوانید برای ایده خود یک تیم حرفهای استخدام کنید، نیروهای فعلی را پالایش کنید و یا ببینید خودتان در چه جایگاهی در تیم قرار دارید.
1. مدیر یا مسئول اجرایی
استارتاپ شما نیازمند یک مدیر است. تفاوتهای مدیر و رهبر فعلاً مدنظر نیست. از طرفی اهمیت چندانی هم ندارد که صاحب ایده یا سرمایه همان مدیر باشد. در نهایت شما به فردی نیاز دارید که بتواند تصمیمهای نهایی را بگیرد و یک نگاه کلی و بالادستی به پروژهها داشته باشد.
از طرفی هم قرار نیست بیشترین درآمد در تیم به مدیر برسد یا همه قدرت در دست او باشد. با این حال اگر قصد دارید یک مدیر اجرایی یا عامل برای پروژه خود استخدام کنید در رزومه و جلسه مصاحبه به دنبال این ویژگیها باشید:
ویژگیهای یک مدیر استارتاپی چیست؟
نگاه بالادستی
مدیر موفق باید بتواند میان محصول، نیاز مشتریان و بازار تعادل ایجاد کند. 44 درصد استارتاپ ها به دلیل بازاریابی ناموفق شکست میخورند. وظیفه مدیر قابل این است که بهسرعت رابطه مستقیمی میان محصول و بازار را ایجاد کند یا نقاط ضعف را ترمیم کند.
همهکاره بودن
«این کار من نیست»… اگر این جمله را از مدیر خود میشنوید میتوانید برچسب مدیر ناکارآمد را برایش در نظر بگیرید. استارتاپ ها بهخصوص در مراحل شروع کار نمیتوانند همه تخصصها را بهطور کامل در اختیار داشته باشند، البته این به معنی نیست که مدیر باید همه کاری یا در همه تخصصها حرفهای باشد. اما این وظیفه مدیر است که برای هر مشکلی مناسبترین راهکار را پیدا کنند.
تیمداری
صیانت از گروه و نقشهای تعریف شده در تیم از مهمترین وظایف مدیران استارتاپی است. یک مدیر موفق بهطور مستمر اعضای گروه را رصد میکند تا همه افراد در جایگاه درستی قرار گرفته باشند. مدیر میتواند برخی از نقشها را حذف و یا افراد جدیدی به گروه اضافه کند.
شکل انجام کارها هم توسط مدیر رصد میشود. چه چیزی ممکن است عملکرد اعضا را تحت تأثیر قرار دهد؟ آیا همه کاری که انجام میدهند را دوست دارند؟ آیا امکانات موردنیاز بهطور کامل فراهم شده است؟
وظایف مدیر استارتاپی بهطور خلاصه:
- ایجاد، تنظیم و راهبری استراتژیهای اصلی
- ایجاد یک فرهنگ استارتاپی مناسب که همه از زندگی در این فضا لذت ببرند
- استخدام و مدیریت نیروی انسانی
- برنامهریزیهای بلند و کوتاهمدت
- تصمیمگیریهای اساسی و حیاتی
- تمرکز بر نیازهای همه افراد از سرمایهگذارها تا مشتریان و اعضا
اگر قصد استخدام مدیر اجرایی دارید
اگر رزومه فردی را برای جایگاه مدیر اجرایی یا ارشد تیم خود مناسب دیدید. در کنار همه سؤالهایی که از او میپرسید، سعی کنید موقعیتهایی را مثال بزنید که در آن پروژه با یکی از مشکلات احتمالی که در بالا گفتم روبهرو شده باشد، از مصاحبهشونده بپرسید که در هر یک از موقعیتها چه اقداماتی باید انجام شود.
علاوه بر این تلاش کنید نقشها و وظایف مربوط به او را مرور کنید و ببینید چقدر به وظایف خود آشنایی دارد.
2. مسئول فناوری
هر پروژه استارتاپی بدون یک مدیر یا مسئول فناوری تنها یک ایده روی کاغذ است. در شرکتهای بزرگتر این عنوان CTO یا Chief Technology Office است؛ البته این فرد صرفاً مسئول برنامهنویسی نیست. مدیر فناوری دستِ راست مدیرعامل است و تقریباً همهجا با هم حضور دارند.
دستیابی به اهداف، پیادهسازی استراتژیها و تکنیکها با روشهایی انجام خواهد شد که مدیر فناوری در نظر گرفته. ممکن است در روزهای اولیه راهاندازی استارتاپ همه کدها توسط همین فرد نوشته شود و اصلاً یک تیم یکنفره شکل بگیرد اما بهتدریج و با توسعه پروژه اعضای دیگری با نظارت خود او به تیم اضافه میشوند.
ویژگیهای یک مدیر فناوری چیست؟
رویکرد مدیریتی
بله، مدیر فناوری یک برنامهنویس زبردست و حرفهای است اما توجه به نیازهای مشتری از وظایف اوست. حتی در بسیاری موارد مدیر فناوری باید در کاهش هزینههای پروژه نقش ایفا کند و با ایدههای فناورانه هزینهها را تا حد امکان کاهش دهد.
تیمداری
مدیر فناوری مسئول همه افراد و متخصصانی است که در حوزه فناوری در تیم حضور دارند. این افراد ممکن است بهصورت تماموقت، نیمهوقت یا بهصورت برونسپاری با مجموعه همکاری کنند.
دانش برنامهنویسی
مدیر فناوری بدون دانش برنامهنویسی و آشنایی با کدها به یک مدیر پروژه تبدیل میشود. مسئول این حوزه باید تسلط کاملی بر زبانهای برنامهنویسی داشته باشد و دستکم به یک یا چند زبان پروژههای مختلفی را اجرایی کرده باشد.
وظایف مدیر فناوری بهطور خلاصه:
- برنامهنویسی و دولوپ کردن محصول شرکت در مراحل آغازین
- هماهنگسازی استراتژی با فناوریهای مناسب
- راهبری اعضای تیم برنامهنویسی و فناوری و مدیریت مؤثر و زمانی آنها
- توجه به هزینههای کلی پروژه و کاهش آنها از طریق راهکارهای فناورانه
- ایجاد و توسعه زیرساختهای موردنیاز در حوزههای مختلف فناوری
اگر قصد استخدام مدیر فناوری دارید
پیش از هرچیزی اگر با این رشته بهطور تخصصی آشنا نیستید حتماً و حتماً از یک کارشناس در این حوزه کمک بگیرد. اگر نمونه کاری به شما ارائه میشود حتماً با مالک آن تماس بگیرید یا از متقاضی بخواهید نقشش در آن پروژه را به شما اثبات کند.
بعد از اینکه از دانش برنامهنویسی او اطمینان پیدا کردید میتوانید از او بپرسید که در مراحل مختلف یک استارتاپ چه نقشی خواهد داشت. بهطور دقیقتر نقش و تأثیر مدیر ارشد فناوری در مرحله ایده، مراحل شروع کار، همگامسازی با بازار و انتشار و در نهایت مرحله رشد باید تعریف شده باشد.
3. مدیر محصول
تولد و بقای محصولات و خدمات به مدیرمحصول وابسته است. مدیرمحصول بهطور ویژه مشخص میکند مشتری شما چه افرادی هستند و چطور باید این خدمات یا محصولات در اختیار او قرار بگیرد. در واقع مهمترین وظیفه مدیرمحصول، مخاطب شناسی است.
مدیر محصول از افرادی است که از همان روزهای اولیه استارتاپ بهشدت به او نیاز خواهید داشت، شاید ایده شما هم مانند هزاران ایده دیگر، هرچند درخشان، اما خواستهای را برطرف یا تقاضایی را برآورده نکند. اگر در تشخیص این نقش دچار تردید هستید میتوانید اینطور در نظر بگیرید که هر کارِ غیر فنی که قرار باشد محصول را به مخاطب مرتبط کند از وظایف مدیرمحصول است.
برای اینکه تصویر دقیقتری از این نقش داشته باشید سه دایره UX، فناوری و کسبوکار را ترسیم کنید، همپوشانی این سه دایره محل قرارگیری مدیر محصول است.
وظایف مدیر محصول چیست؟
جایگاهیابی محصول و نقشه راه
این اصطلاح که ممکن است آن را بهعنوان پوزیشنینگ محصول هم شنیده باشید از وظایف مهم مدیر محصول است. جایگاهیابی محصول یک فرایند کاملاً استراتژیک است که طی آن مشخص میشود محصول یا خدمات شما کجای بازار قرار میگیرند و چه تمایزی با سایر نمونههای مشابه دارند.
جایگاهیابی محصول یک سندِ بالادستی خواهد بود که مسیر را برای اعضا و مخاطب مشخص میکند. بر اساس همین سند مشخص میشود که چطور مشکلات مخاطب قرار است با استفاده از استارتاپ شما برطرف شود.
نگارش پرسونا
بهترین مدیران محصول، مشتری شناس ترین همکاران شما هستند. آنها پرسونای کاربران و مشتریان را به تخصصیترین شکل ممکن ترسیم میکنند. در صورتی که چنین فردی را در گروه خود داشته باشید هر جا صحبت از مشتری شد نگاهها ناخودآگاه به سمت این فرد متمایل میشود.
قیمتگذاری
قیمتگذاری روی محصول یا خدمات کار بسیار پیچیدهای است. عوامل مختلفی ممکن است قیمت را کموزیاد کنند. آیا واقعاً قیمت محصول هماندازه ارزش آن برآورد شده؟ نیاز بازار به چه شکلی است؟ هزینههای تولید و فروش را چطور لحاظ کنیم؟ و در نهایت استراتژی قیمتگذاری ما در طول زمان تغییر میکند یا ثابت خواهد بود؟ پاسخدهنده اصلی به این پرسشها مدیر محصول است.
وظایف مدیر محصول بهطور خلاصه:
- شناخت و پیشبینی نیازهای مشتری
- ترسیم اهداف و استراتژیهای مرتبط با محصول
- ایده پردازی و آزمایش آنها برای ورود محصول به بازار
- قیمتگذاری
- پیشبینی فروش برای هر محصول و تحلیل آنها
- مدیریت تیم محصول مانند برنامهریزی، هدایت و جمعبندی جلسات و سایر کارهای گروهی
آیا مدیر محصول همان مالک محصول است؟
هم بله هم خیر. مالک محصول یا Product Owner شباهتهای زیادی با مدیر محصول دارد اما تفاوتهایی در جزئیات وجود دارد. بهطور خیلی کلی، مالک محصول بیشتر وارد فرایندها میشود اما مدیرمحصول مسئول استراتژیهاست و نگاه کلانتری دارد. اگر پروژه نوپایی دارید این دو نقش برای شما یکسان هستند.
اگر قصد استخدام مدیر محصول دارید
پیش از هر چیزی، پیدا کردن مدیرمحصول یا حتی مالک محصول کار چندان راحتی نیست. اما اگر توانستید چنین رزومهای به دست بیاورید و به جلسه مصاحبه رسیدید سعی کنید تواناییهای ارتباطی مصاحبهشونده را ارزیابی کنید.
علاوه بر این یک مدیرمحصول خوب باید کاریزما، توانایی مدیریت و قدرت همدلی با دیگران را داشته باشد. به همین دلیل سؤالاتی بپرسید که بهطور غیرمستقیم این تواناییها را ارزیابی کنید.
توانایی خیلی مهم مصاحبهشونده برای قبولی، هنر حس مسئله است. با تجربه ترین افراد هم نمیتوانند مشکلات احتمالی بر سر راه استارتاپ ها را پیشبینی کنند. آن هم در اکوسیستمِ ناپایداری مانند ایران باید همیشه منتظر مشکلات جدید باشید. پس حتماً چند سؤال برای ارزشیابی این توانایی در نظر داشته باشید.
در نهایت مدیر محصول مناسب فردی است که چنان انگیزهای داشته باشد که شکست خوردن را بخشی از فرایند کار بداند.
4. مسئول بازاریابی
هر کسبوکاری نیازمند یک مدیر یا مسئول بازاریابی است که در شرکتهای بزرگ به مدیر ارشد بازاریابی یا CMO (Chief Marketing Officer) تبدیل میشود. با همه حیاتی بودن این نقش، بسیاری از استارتاپ ها، بهخصوص در ایران، از استخدام چنین فردی شانه خالی میکنند و وظایف او را به مدیر اجرایی یا مدیر محصول میسپارند که البته معمولاً نتایج امیدوارکنندهای هم دریافت نمیکنند.
برای استارتاپهای نوپا CMO قطعا جایگاه بزرگی است، شاید تیم اینقدر بزرگ نباشد که نیاز به مسئول ارشد داشته باشد اما در صورت باید این فرد را در تیم خود داشته باشید. با این حال این فرد ممکن است در شروع با هر یک از سایر نقشها همپوشانی داشته باشد و یک فرد آن را انجام دهد.
مسئول یا مدیر بازاریابی مسئول تقاضا سازی و افزایش فروش است. اگر قرار است استارتاپی به سوددهی برسد باید چنین فردی در سازمان حاضر باشد. اگر فکر میکنید چنین فردی در ابتدای شروع پروژه چندان موردنیاز شما نیست حتماً افزایش تعامل، برندسازی ها و سایر ارتباطات بازاریابی را در نظر نگرفتهاید.
وظایف مدیر بازاریابی بهطور خلاصه:
- جذب مخاطب، افزایش لید و گسترش تعامل
- انجام همه ارتباطات موردنیاز برای بازاریابی
- جایگاهیابی و هویتسازی به برند
- تعیین شاخصهای بازاریابی
- طراحی و اجرای کمپینهای بازاریابی
اگر قصد استخدام مدیر بازاریابی دارید
حتماً رزومه فرد متقاضی را از جهت میزان تجربه بررسی کنید. تجربه بیش از هر موقعیت شغلی دیگر در بازاریابی مؤثر است. علاوه بر این آشنایی و تسلط به نرمافزارهای CRM و ابزارهای تحلیل و بررسی داده یک مدیر بازاریابی خوب را به عالی ارتقا خواهد داد. دستکم مطمئن شوید این فرد ارتباط خوبی با دنیای فناوری داشته باشد.
مدیریت زمان و تواناییهایی اقناعی مدیر بازاریابی در کنار روابط عمومی از مهمترین ویژگیهای این نقش است. مثلاً میتوانید از مصاحبهشونده بخواهید در یک زمان محدود تواناییهای خودش را به شما بفروشد یا به هر شکلی که دوست دارد شما را قانع کند که فرد مناسبی برای این شغل است.
نکته مهم اینکه اگر تفکیک این نقش با مدیر محصول در سازمان کوچک شما امکانپذیر نیست، میتوانید هر دوی اینها را به یک نفر بسپارید.
5. مسئول امور مالی
مدیر یا مسئول مالی معمولاً از نقشهایی است که در تیمهای استارتاپی چندان توجهی به آن نمیشود. این نقش به یک فرد متخصص سپرده میشود یا مدیرعامل یا حتی مدیر بازاریابی نقش آن را بر عهده میگیرد. بهطور ویژهتر در روزهای شروع پروژه حضور فردی که امور مالی را به دست بگیرد شاید اصلاً از نظر اقتصادی توجیه شده نباشد. اما اگر با شرح وظایف این نقش آشنا باشید متوجه خواهید شد که چرا نباید آنها را بهطور کامل به مدیر اجرایی خود بسپارید.
وظایف مدیر مالی چیست؟
وظایف مدیر مالی خیلی فراتر از شمارش پول و حسابداری است. بخشی از وظایف رشد و توسعه استارتاپ بر عهده این نقش است، علاوه بر این فرایندها و ارتباطهای مالی شرکت با داخل و بیرون باید توسط این فرد انجام شود. جایگاه واقعی مدیر مالی وقتی مشخص میشود که استارتاپ یک یا چند سرمایهگذار داشته باشد و تیم موظف به ارائه دقیق برنامه و آمارهای مالی به آنها باشد.
پرداختهای مالی
تنظیم، پیگیری و انجام هرگونه قرارداد با سایر نهاد و شرکتها در امور مرتبط با داخل یا خارج از سازمان بر عهده مدیر مالی است. این خدمات ممکن از خرید تجهیزات یا خدمات تا پرداخت حقوق و دستمزدها متفاوت باشد.
ضبط و حفظ مدارک
هر استارتاپ، به هراندازهای هم که بهاصطلاح گاراژی شروع شده باشد مجموعهای از هزینهها خواهد داشت. همه این موارد باید از روز اول بهطور دقیق حفظ و نگهداری شود. این موارد فارغ از مسائل مالیاتی و اداری که حتماً باید رعایت شود، بعدتر در برنامهریزیهای مالی شرکت کاربردی خواهند بود.
حسابداری و مالیاتی
همه کارهای مرتبط با حسابداری، تنظیم دفاتر مالی و ارائه گزارش به نهادهای مرتبط زیر نظر مدیر مالی انجام میشود. علاوه بر این اموری مانند بیمه را هم میتوان به این فرد سپرد. البته خوشبختانه یا متأسفانه استارتاپ های ایرانی پیش از اینکه بهطور جدی وارد بازار شوند، تمایلی به ثبت رسمی و اعلام درآمدها یا هزینههای خود به نهادهای مالی مانند مالیات، دارایی یا بیمه ندارند.
برنامهریزی مالی
هزینههای استارتاپ در یک سال چقدر خواهد بود؟ آیا دخل و خرج بر اساس یک الگوی از پیش تعیین شده در حال انجام است؟ هر کدام از بخشها چقدر هزینه به پروژه تحمیل میکنند و آیا این هزینهها منطقی است؟ آیا امکان اضافه کردن نیرو از نظر مالی وجود دارد؟ پاسخ به این سؤالها در برنامهریز مالی مشخص میشود که مدیر مالی باید آنها را آماده کرده باشد.
استراتژیهای مالی
بهترین مدیران مالی استراتژیست های مالی قدرتمندی هستند. آنها برای جذب سرمایههای کوتاه یا بلندمدت با افراد و شرکتهای دیگر مذاکره یا در صورت لزوم برای افزایش سرمایه اقدام میکنند. مدیران با تجربه این حوزه، از اعضای ثابت جلسات قیمتگذاری روی محصولات یا خدمات هستند و از نزدیک روند درآمدزایی مجموعه را رصد و برای بهبود آن برنامه ارائه میدهند.
وظایف مدیر محصول بهطور خلاصه:
- بودجهبندی و بودجهریزی
- خزانهداری
- رصد هزینهها، مخارج و درآمدها
- تحلیل، بررسی و ارائه گزارش از رویدادهای مالی
- برنامهریزی و تعیین استراتژیهای مالی
اگر قصد استخدام مدیر مالی دارید
برای استخدام مدیر به دنبال فردی باشید که در یکی از رشتههای حسابداری، بانکداری یا مرتبط با آن تحصیل کرده باشد. فردی که سابقه کار با شرکتهای معتبر را داشته باشد پیچوخمهای مالی و اداری را بهخوبی میشناسد و میتواند راهکارهای بهتری برای شما فراهم کند.
در جلسه مصاحبه از او بپرسید که مدیر مالی یک استارتاپ یا مانند آن با سایر شرکتها چه تفاوتی دارد. علاوه بر این حتماً مطمئن شوید این فرد ارتباط خوبی با فناوری داشته باشد. حضور یک حسابدارِ سنتی با دوجین پوشه و دفتر حسابوکتاب احتمالاً آخرین چیزی است که یک استارتاپ به آن نیاز داشته باشد.
6. سایر نقشها
هر استارتاپ با توجه به محصول یا خدماتی که ارائه میدهد نیروی انسانی متفاوتی نیازخواهد داشت. این افراد میتوانند با یک رابطه استخدامی به گروه اضافه شوند یا صرفاً به صورت برونسپاری همکاری کنند. بهاحتمال زیاد پروژه شما نیازمند یک یا چند گرافیست مختلف یا حتی مدیر هنری است که در حوزههای مختلف برنامههای شما را اجرایی کنند. همینطور چند نفر نیروی کارآمد در حوزه محتوا یا شبکههای اجتماعی باید به گروه شما اضافه شوند.
بهجز اینها ممکن است شما به یک کارپرداز نیاز داشته باشید یا حتی فردی که در نگهداری فضای فیزیکی شما، عهدهدار این وظایف شود. با این حال این نقشها هم میتوانند شما را در رسیدن به اهداف کمک کنند.
هماهنگکننده
اگر بخشی از یک سازمان بزرگ هستید، پروژههای متعدد دارید یا نیرویهای انسانی در مجموعه شما بیش از 10 نفر هستند به یک نفر نیروی بهشدت منظم نیاز دارید که رویههای عادی را پیگیری کند تا چیزی از کنترل خارج نشود.
مدیر منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی یک نقش اساسی در شرکتهای تجاری هستند اما برای استارتاپ ها نیازی به آن نخواهید داشت، بهخصوص اینکه معمولاً توصیه میشود این نقش برای مجموعههای بالای 25 نفر استخدام شود.
روابط عمومی و ارتباطات
اگر هماهنگکننده کارکشتهای داشته باشید و هنوز در ابتدای راه هستید وظیفه روابط عمومی را میتوانید به همین فرد واگذار کنید. وظیفه روابط عمومی معرفی خدمات و محصولات شما به دنیای دیجیتال است.
در بخش رسانهها این فرد باید کارکشته و دارای ارتباطات متعدد باشد تا بتواند با کیفیت و سرعت مناسب شما را از طریق رسانهها به دنیا معرفی کند.
- این یادداشت در سه هفته / یادداشت با اندکی تغییر در ویژهنامه لینک روزنامه شهرآرا منتشر شده است.
- نمودارها و بخش زیادی از اطالاعات این نوشته از سایت Mass Challenge گرفته شده است.