1. میازاکیِ فارسی
پروفسور میازاکی گفته دیگر انیمهای نخواهد ساخت و با دنیای زیبای و پررنگی که خودش شاخص آن بوده است خداحافظی کرده است. خوشبختانه و تقریباً تمام فیلمهای آقای پروفسور به فارسی و بهخوبی ترجمه شده است، مخاطب ایرانی هم از گذشته میانه خوبی با انیمههای ژاپنی دارند، فیلمهای میازاکی در کنار تمام مضامین زیبایش حس نوستالژی را برای مخاطب فارسیزبان به همراه داشته است اما حالا پروفسور مدعی شده که چراغ این حس در او خاموش شده است.
2. میازاکی و کلاه قرمزی ژاپنیها
برخی از فیلمهای میازاکی در کشورش ژاپن پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما این کشور را رقمزدهاند، سینمای ژاپن را دستکم نگیرید؛ و این یعنی حداقل در کشورش میازاکی بسیار مورد اقبال است. شاید ازاینجهت بتوان میازاکی را با خالقان کلاه قرمزی وطنی مقایسه کرد. علاوه بر تشابه در اقبال عمومی بین این دو، نگاه ویژه آنها به کودکان هم نقطه اشتراکی را پدید میآورد. میازاکی در معدود گفتوگوهایی که انجام داده است بهصراحت گفته هدف فیلمسازیاش کودکان بودهاند و در سراسر فرایند تولید فیلم به نیاز این مخاطب فکر میکرده اما بهجای آنکه زبانی کودکانهای برای مکالمه خود ایجاد کند سعی میکند بزرگ سالانه با آنها صحبت کند، اتفاقی که رگههایی از آن را نیز در کلاه قرمزی هم میبینیم.
3. فانتزی تخیلی و تخیل فانتزی
از بزرگترین ویژگیهای میازاکی تفاوت قائل شدن بین فانتزی تخیلی و تخیل فانتزی است. فانتزی تخیلی همان چیزی است که اغلب در فیلمهای سینمایی و تلویزیونی میبینیم یا نمونه بهتر آن را میتوان در بازیهای کامپیوتری پیدا کرد. ویژگی بارز این رسانهها ایجاد فانتزی عجیب و غریب برای مخاطب خود (اغلب کودکان و نوجوانان) است، به همین خاطر است که بسیاری از مدیومها به چشم بزرگترها تخیلیتر از آن است که بشود از آن لذت برد. اما آنچه میازاکی به ان اعتقاد دارد تخیل فانتزی، تقدم تخیل بر فانتزی بودن جنبه حقیقیتری از ماجرا به ما میدهد. این همان فانتزی است که در چارچوبهای افکار دوران کودکی و نوجوانانه ما قرار میگیرد. برای مثال حضور دائمی عنصر پرواز در تمام آثار پروفسور را میتوان نمادی از همین تخیل فانتزی دست یافتنی دانست. لذت تماشای آثار این استاد ژاپنی برای گروه های سنی بزرگتر شاید در همین مسیر باشد.
4. غیبت قطبِ شَر
در تعریفهای کلاسیک از داستان از بدو خلق این فرم ادبی تا تکامل و گره خوردنش به سایر اشکال ادبی هنری چند فاکتور همیشه حضور مبنایی داشتهاند؛ دو قطبی کردن داستان به شکل حضور شخصیت قهرمان و شخصیت ضد قهرمان یا همان بَدمن که کنشها و درگیریهای آنها قرار است موتور پیشرانه داستان باشند. این اتفاق در داستانهای میازاکی همیشه اینگونه نیست. در واقع عنصر زشتی و پلیدی را به ندرت بتوان در آثار میازاکی پیدا کرد، در بیشتر داستانها شخصیتهای اصلی به خاطر شرایط ویژه ای که در آن قرار دارند درگیر ماجراهایی میشوند که مخاطب را درگیر میکند.
5. دنیای زنده اطراف ما
محل رخداد برخی از فیلمهای استاد، ژاپن است مانند همین اثرش انتهاییاش، اما برخی از لوکیشن های ترسیم شده در انیمه های میازاکی در اروپا قرار دارد مانند قلعه متحرک هاول که در قلب اروپا میگذرد. این ویژگی را در کنار توجه ویژه میازاکی به محیط زیست قرار دهید: «من به مرحلهای رسیدهام که جز ساختن فیلمهایی که در آنها از مشکل انسانیت به عنوان بخشی از اکوسیستم اشاره نشده باشد، راهی ندارم.» نتیجه، اشارات جهان شمول کارگردان است و همین نکته است که میازاکی را از همه انیمه سازان ژاپنی جدا میکند و به او وجهه جهانی میدهد.
آخر- امیدوار به شاگردانِ استاد
میازاکی با حضور در جشنواره فیلم ونیزِ امسال با فیلم «باد، شدید میوزد» با دنیای انیمه خداحافظی کرد، استاد گفته که قرار نیست با دنیای هنر خداحافظی کند، کارهای دیگری دارد که همیشه دوست داشته آنها را انجام دهد، کارهایی که دیگر انیمه نخواهند بود. برای ما مخاطب تشنه آثار بیشتر او اما این امید وجود دارد که راه او ادامه داشته باشد، قبل از همین آخرین فیلم، یکی از شاگردانش در استودیویی که خود میازاکی بنیانگذار آن بوده و از روی داستانی که خود استاد نوشته فیلمی ساخته که دست کمی از مجموعه آثار میازاکی ندارد، «دنیای اسرارآمیز آریتی» چراغ امید طرفداران برای آینده همچنان روشن نگاه داشته است و از آن مهمتر فرزندی که مدتها در کنار پدر بوده و حالا مشغول فیلمسازی است، اما میازاکی جوان میتواند نسخه اصلی پدر باشد؟ امیدواریم.
این مطلب پیشتر در نشریه تاک منتشر شده است.