جردن بلفورتِ کاریزماتیک یا همان گرگ والاستریت به لطف هنرنمایی اسکورسیزی و دی کاپریو یکی از محبوبترین کلاهبردارهای تاریخ شده است. حتی خیلی پیشتر از این فیلم هم بلفورت شخصیتی محبوب بود. ولی تنها معجزهای مثل سینما میتواند آدم بدهای قصهها را به چنین شخصیتهایی دوستداشتنی تبدیل کند.
رابطه مهربانی سینما با پولهای کثیف اما یک رابطه دوسویه است. فیلمها و سریالها میتوانند فرایندهای پولشویی را با جذابیت به ما نمایش دهند، از طرف دیگر حجم بالای تبادلات مالی و پولهای درشتِ این صنعت یک فرصت ایده آل برای تمیز کردن پولهایی است که نیاز دارند خود را به منبع معتبری وصل کنند.
چطور در سینما پولشویی کنیم؟
پولشویی در سینما، به خاطر فرایندهای ویژه این صنعت این فرصت ایده آل است. هر پولی که از راههای غیرقانونی به دست بیاید باید منشأ و مبدأ مشخصی پیدا کند تا بتوان بهراحتی از آن استفاده؛ یا بهاصطلاح با پولشویی آنها را تمیز کرد. پولشویی سه مرحله دارد که صنعت سینما میتواند در هر یک از بخشها به مدد پولشورها بیاید. این سه را که بخوانید متوجه خواهید شد سینما چه فرصت مغتنمی برای گم کردن رد پولهای کثیف است.
مرحله اول جایگذاری است یعنی عایدات غیرقانونی به سرمایه مالی به چیزی جز پول نقد تبدیل میشود. این تبادلات معمولاً بهصورت تقسیم پول به بخشهای بسیار کوچکتر انجام میشوند تا حساسیتهای کمتری نسبت به آنها وجود داشته باشد.
مرحله دوم لایه چینی است که برای ایجاد ابهام بیشتر و عمیقتر در منشأ پولها انجام میشود. در این مرحله پولها به مکانهای مختلف و متعدد جابهجا میشوند. د
ر مرحله آخر یعنی یکپارچهسازی، پولهای غیرقانونی با درآمدهایی معتبر یکی میشوند.
صنعت سینما به دلیل وسعت زیاد و لایهلایه میتواند سرمایههای هنگفت را به بخشهای کوچکتر تبدیل کند و یک سرمایه بهظاهر ارزشمند باشد. دسترسی به همه بخشهای آن از بسیاری از حوزهها پیچیدهتر و پنهان شدن در آنها سادهتر است. در نهایت درآمدهای ناشی از آن چندمرحلهای، بزرگ و دقت پیشبینی در آنها کم است.
رابطه پولشویی و سینما تاریخچه مختصری نیست، علاوه بر این ما تنها از مواردی مطلع هستیم که توسط افراد یا نهادهای دولتی افشا شده باشند. بهطور قطع همین حالا پولهای کثیف زیادی در سینمای جهان در حال رد و بدل شدن است که ما هیچوقت از آنها با خبر نشده و نخواهیم شد.
رد پای چاپلین در تجارت مواد مخدر
لایم لایت یا روشناییهای صحنه نام آخرین فیلم آمریکایی چارلی چاپلین است. دقیقاً به همین دلیل کیرا چاپلین، نوه چارلی، نام شرکتش فیلمسازیاش را لایم لایت گذاشت. اما مدیران این شرکت به دلیل قاچاق مواد مخدر و پولشویی در تابستان سال 2006 بازداشت شدند تا لایم لایت پس از حدود 50 سال دوباره مورد توجه رسانهها قرار بگیرد. البته کیرا که 30 درصد سهام شرکت را در اختیار داشت مورد هیچ اتهامی قرار نگرفت. اما به همین دلیل تا مدتها عکس یک روزنامههای بریتانیایی بود.
لایم لایت مانند بسیاری از شرکتهای سینمایی در هالیوودی دفتری در سانست بولوار هالیوود داشت و در حوزه پخش فیلمهای مستقل و کوچکتر فعالیت میکرد. اما در حقیقت این شرکت متعلق به یک شرکت مالی سوئیسی بود که مدیران آن از این طریق اقدام به قاچاق مواد مخدر، قرصهای روانگردان و فروش اسلحه کردند و سودهای کلان خود را از طریق این شرکت شستشو میدادند.
لایم لایت با بازداشت 7 نفر از مدیران این شرکت در سوئیس و آمریکا تعطیل شد.
پولشویی مالزیایی در سینمای اسکورسیزی
گرگ والاستریت و شخصیتهای جذابش از فیلمهای ویژه مارتین اسکورسیزی است، فیلمی واقعی درباره کلاهبرداریهای یک نابغه بدنام آمریکایی. گرگ والاستریت اما دو سال بعد از هنرنمایی روی پرده سینما با اتهامهای سنگین جرائم مالی روبهرو شد.
رایزا عزیز یکی از تهیهکنندگان این فیلم پسرخوانده نخستوزیر سابق مالزی، نجیب رزاق است. رزاق متهم به کسب درآمد 700 میلیون دلار آمریکا از طریق شرکتی بینامونشان به نام 1MDB است. گفته میشود برخی از سرمایهگذاریهای عزیز در گرگ والاستریتِ مارتین اسکورسیزی از طریق درآمدهای نامشروع همین شرکت بوده است.

علاوه بر این، رفاقت عزیز با لو تائِک ژو، میلیارد مشهور و فراری مالزیایی-چینی گمانهزنیها در رابطه با پولشویی بخشی از پولها در این فیلم و همچنین فیلمهای «خانه پدریِ» شون آندرس و «احمق و احمقتر 2» را بیشتر کرد. در سال 2018 ، رِد گرانیت پیکچرز، شرکت فیلمسازی رایزا عزیز قبول کرد با پرداخت 60 میلیون دلار غرامت به دولت آمریکا، شائبه اختلاس و فساد در این سه فیلم را برطرف کند.
نام لئونارد دیکاپریو و بنیاد محیطزیستیاش نیز در این پرونده دیده میشود. گفته میشود درآمدها و هدایایی از طرف این صندوق مالزیایی و بهطور ویژه از سوی لو تائک ژو به دی کاپریو پرداخت شده باشد. گرچه دی کاپریو بعدتر مدعی شد اطلاعی از مبدأ این درآمدها نداشته و هدایا را بازگردانده است.
پرونده اختلاس و رسوایی مالی 1MDB بهعنوان یکی از بزرگترین اختلاسهای سیاسی جهان همچنان از خبرهای جنجالی در مالزی و سایر نقاط جهان است.
لاندری وود: سینمای هند، بهشت پولشویی
پولهای کثیف و پولشویی اصطلاحاتی رایج در سینمای هند یا همان بالیوود هستند. اخبار مختلف دعوت مدیران، تهیهکنندگان، کارگردانها و حتی بازیگران به ادارات دولتی برای ادای توضیحات در خصوص برنامههای مالی یک اتفاق تکرارشونده در هندوستان بزرگ است.
بهار همین امسال تاپاسی پانوی بازیگر و آنوراگ کاشیاپِ کارگردان و اعضای شرکت فیلمسازی فانتوم اینترتیمنت به اداره مالیات بر درآمد هندوستان دعوت شدند تا درباره شائبه های مالی پاسخگو باشند.
فرارهای مالیاتی البته بخش کوچکی از فساد مالی در سینمای هند است. در سال 2011 اسناد ویکی لیکس نشان دادند سیاستمداران و تبهکاران متعددی برای «سفید کردن» پولهای سیاه خود از بالیوود استفاده میکنند. اوج فساد مالی بهطورمعمول در فیلمهای کم بودجهتر رخ میدهد، به همین دلیل برای عوامل این فیلمها دریافت پول نقد یک اتفاق عادی است. تقریباً همه این عوامل میدادند که از دستمزدی که دریافت میکنند مالیاتی پرداخت نمیشود یا منشائی غیرقانونی دارند.

پولهای سیاه در سینمای هند به پولشویی، فرار مالیاتی یا سایر جرائم مالی محدود نمیشود. در سال 2017 یک پرونده بزرگ مواد مخدر در حیدرآباد هندوستان رسانهای شد. از آن زمان تاکنون افراد زیادی به دلیل ارتباط با پولشویی این گروه تبهکار بازداشت یا فراخوانده شدند. 8 نفر از اهالی سینمای هند از جمله مومیث خانِ بازیگر و پوری جاگانادِ کارگردان هم در بین احضار شوندگان هستند.
پولشویی مافیا در سینمای نوین روسیه
سالهای اولیه دهه 90 میلادی سرآغاز اتفاقات بسیاری مهمی برای سینمای روسیه است. سینمای قدرتمند این کشور در این سالها شاهد تصمیمات مدیریتی متفاوتی بود. در دوران اصلاحات اقتصادی شوروی یا پرسترویکا، استودیوهای متعدد و کوچک فیلمسازی به دلیل امکان صدور مجوز به بخشهای خصوصی رونق گرفتند، به شکلی که تنها در سال 1991-1992، 300 فیلم در این کشور ساخته شد.
این در حالی بود که به دلیل همین تصمیمها، کمکهای دولتی به سینما قطع شده بود و بسیاری از افراد بدون درآمد یا حقوق مناسب رها شده بودند. چنین شرایطی فضا را برای ورود مافیای روسیه آماده میکرد تا پولهای انباشت شده در سالهای اخیر را از طریق سینما تمیز کنند.
با تغییر دولت و نخستوزیر شدن یگور گیدار قوانین متعدد دیگری وضع شد که فرصتهای پولشویی بهتری را فراهم کردند؛ و پتانسیلهای متعددی در بخشهای کم نظارتتر خصوصی که بازدهی بسیار بیشتری از سینما داشتند نظر گروه های تبهکار را جلب کردند. به همین دلیل روند افزایشی فیلمها در روسیه از سال 1992 بهشدت کاهش یافت و به 50 تا 60 فیلم در سال رسید.

فیلمها و سریالهای دوستداشتنی زیادی با موضوع پولهای کثیف ساخته شدهاند. برکینگ بد، گرگ والاستریت، اوزارک و خیلی فیلمهای جنایی، گانگستری دیگر که قهرمانان آنها با افتخار پولهای خود را به روشهایی حیرتانگیز تمیز میکنند و ما مخاطبان، با موفقیت آنها سرخوش میشویم.
اصلاً هراندازه این کارکترها در پولشویی و کسب ثروت نامشروع موفقتر باشند ما هم آنها را بیشتر دوست خواهیم داشت. در حالی که هرکدام از این فیلمها ممکن است بهطور بالقوه یک پروژه پولشویی کوچک یا بزرگ در دنیای واقعی باشند.
برنده اصلی نه ما تماشاگران هستیم نه جردن بلفورت یا اسکورسیزی و دی کاپریو، کسی که در نهایت پولها تمیز و شسته شده را به خانه میبرد فرد دیگری است. انگار واقعاً سینما آدم بدها را بیشتر دوست دارد.
این یادداشت به سفارش نشریه تجربه نوشته و پیشتر در این مجله منتشر شده است.