12 مهر 1402

کرونا چطور صنعت سینما را تغییر داد؛ دنیای قشنگ نو؟

مطالب مرتبط

در اهمیت همکاری «آمازون» و فرهادی به‌عنوان پخش‌کننده آمریکایی «قهرمان»

پخش‌کننده قدرتمندی مثل آمازون مسیر به اسکار رسیدن فرهادی را هموار خواهد کرد، در گسترش توجه رسانه‌ها و دریافت نقدها تأثیر خواهد داشت و فروش گیشه را تضمین می‌کند.اما چطور؟ آیا نت فلیکس گزینه بهتری برای پخش قهرمان بود و اصلاً آمازونِ بیزوس چه جایگاهی در میان پخش‌کننده‌های بزرگ دنیا دارد؟

پول‌های کثیف در سینمای جهان: سینما آدم بدها را بیشتر دوست دارد

رابطه مهربانی سینما با پول‌های کثیف اما یک رابطه دوسویه است. فیلم‌ها و سریال‌ها می‌توانند فرایندهای پول‌شویی را با جذابیت به ما نمایش دهند، از طرف دیگر حجم بالای تبادلات مالی و پول‌های درشتِ این صنعت یک فرصت ایده آل برای تمیز کردن پول‌هایی است که نیاز دارند خود را به منبع معتبری وصل کنند.

بی‌اف‌جی (The BFG) چطور ساخته شد: صعود به ارتفاعات جدید

اگر فکر می‌کنید اقتباس غول بزرگ مهربانِ رولد دال برای استیون اسپیلبرگ کار ساده‌ای بوده باید تجدیدنظر کنید. اسپیلبرگ غول بزرگ مهربان (بی‌اف‌جی) را «اولین قصه پریان واقعی» خود و بزرگ‌ترین چالش فنی از زمان فیلم پارک ژوراسیک می‌داند.

دورکاری بهشت بازاریابی دیجیتال

دورکاری هرچند برای همه حرفه‌ها ممکن نیست اما برای شرکت‌های فعال در حوزه بازاریابی دیجیتال یا بخش‌های مرتبط با این حوزه یک چالش کاملاً قابل‌حل است. دورکاری چنان برای شرکت‌های دیجیتال مارکتینگ دست‌یافتنی است که حتی پیش از قبضه شدن جهان توسط کرونا، شرکت‌هایی به نام ریموت دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال راه دور فعال بودند.

مدیریت شهر‌ها و شبکه‌های اجتماعی

در دوران دیجیتال، مردم خواستار سرعت در پاسخ‌گویی و مشارکت حداکثری در شهر خود هستند. شبکه‌های اجتماعی این فرصت را فراهم می‌کنند تا با یک توییت یا یک پُست اینستاگرامی به‌طور مستقیم با مدیر یا یک سازمان شهری ارتباط بگیرید، مشکل خود را مطرح کنید و در همان‌جا منتظر نتیجه باشید. زمانی ارتباط عالی‌ترین مقام اجرایی یک شهر با شهروندان تنها ازطریق رسانه‌های جمعی مانند رادیو و تلویزیون امکان‌پذیر بود.
spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
spot_img

تصاویر پهبادی از آخرالزمانِ ووهانِ قرنطینه شده در اواخر سال 2019 ، سکانس‌هایی دلهره‌آور بودند که پیش از این بیشتر در فیلم‌های سینمایی دیده بودیم. با پخش شدن بیشتر و بیشتر ویروسِ مرگ در سایر کشورها، هیجانِ رویدادهای سریعِ چین به ترسی پایدار در همه جهان تبدیل شد. ترسِ دور هم جمع شدن، یکدیگر را دیدن یا رویدادهای گروهی مثل سینما رفتن چنان قوت گرفتند که دولت‌ها و ملت‌ها خیلی زود همه دورهمی ها مانند سینما رفتن را تعطیل کردند.

صنعتِ بزرگ سرگرمی سازِ سینما اما تلاش کرد خیلی سریع خود را با شرایط وفق دهد و از همه مهم‌تر از نیاز عمیقِ مخاطب به سرگرم شدن در روزهای قرنطینه حداقل دستاوردی داشته باشد. اقدامات نجات‌بخش در ایران و جهان با کمی تفاوت فهرستی واحد است، در واقع هر دو چاره‌ای جز VOD ها یا نمایش‌های آنلاین نداشتند با این تفاوت که سینما یا به‌طور کلی رسانه در اینجا انحصاری حاکمیتی دارد اما در کشورهای صاحب سینما در سلطه استودیوهاست.

راهنمای بقای سینما در دوران کرونا

پیش از هر چیزی و با همه اقدامات انجام‌شده، سینما از متضرران بزرگ کروناست. همه این ابتکارها تاکنون تنها راهکارهای اهالی سینما برای بقا است و احتمالاً تا مدت‌ها هم خبری از بازگشت به روزهای خوشِ صف‌های سینمایی نخواهد بود.

در همه جای دنیا، ایده‌هایی قطره‌چکانی برای پایداری سینما اجرایی شد. برخی سالن دارها به سراغ اکران‌های خصوصی و البته بدون مجوز رفتند. اکران‌های فضای باز برگزار شد و  حتی برخی به سراغ کمک‌های خیریه‌ای رفتند. در نهایت عده‌ای هم اعلام ورشکستی کردند.

تعطیلی سینما در دوران کرونا

در برخی از کشورها که بیماری را بهتر کنترل کرده بودند فیلمی برای نمایش وجود نداشت و عوامل فیلم‌سازی هم مثل سایرین در قرنطینه بودند و فیلم‌های آماده نمایش هم جرئت خودنمایی نداشتند. به همین دلیل کلاسیک‌هایی مثل جنگ‌های ستاره‌ای و ایندیانا جونزها بعد از مدت‌ها دوباره رنگ پرده دیدند. اما این هم محدود و معدود بود.

همه این تلاش‌های به نظر بیهوده، کمکی به سینما و اهالی آن نکرد. تنها فرشته نجات واقعی، وب‌سایت‌های نمایش آنلاین یا VODها بودند که از گل‌آلودی کرونا ماهی بزرگ گرفتند. در ازای این خدمت، آن‌ها با خرید حق پخش فیلم‌های قدیمی در کنار تکمیل آرشیو خود بودجه به بدنه سینما تزریق کردند و از آن مهم‌تر، با اکران‌های هم‌زمان و آنلاین، چرخ لنگان سینما را در حرکت نگه داشتند.

کرونا به اکران آنلاین سرعت بخشید

افلاطون سال‌ها پیش از شکل‌گیری سینما در کتابِ «جمهور» به تمثیلی اشاره می‌کند که خیلی شبیه سالن‌های سینمای امروزی است. در آنچه امروز به «غار افلاطون» شهرت دارد، افرادی دست‌وپا بسته در غاری قرار دارند و آتشی پشت سر آن‌ها روشن است. با حرکت شعله‌ها، سایه مجسمه‌هایی روی دیوار روبروی آن‌ها نقش می‌بندد، سایه‌هایی که برای این زنجیرشده‌ها با واقعیت تفاوتی ندارند. درست شبیه تماشاگرانی که با شخصیت‌های فیلم همزادپنداری و خیلی زود در تاریکی سالن سینما روایت داستانی که تماشایش می‌کنند را باور خواهند کرد.

کرونا تخریب این غار را تسریع کرد. اما شروع‌کننده آن نبود. پیش از آنکه کووید سینماها را تعطیل کند شبکه‌های نمایش خانگی و وب‌سایت‌های نمایش  فیلم روزهای خوبی را سپری می‌کردند و «اثر نت فلیکس» همراه دوران طلایی تلویزیون عالم‌گیر شده بود.

نت فلیکس، آمازون، دیزنی و خیلی از وب‌سایت‌های نمایش آنلاین خیلی پیش از کرونا شکل گرفته بودند و موقعیت خوبی هم داشتند. مثلاً در پایان سال 2019، آمازون نزدیک به 100 میلیون مشترک داشت. علاوه بر این در چند سال منتهی به دوران کرونا، خیلی از بزرگان سینما از «حقیر شمردن» تلویزیون فاصله گرفته بودند و سریال می‌ساختند.

در ایرانِ پیش از کرونا، شبکه‌های نمایش خانگی پیش‌تر مجوز گرفته بودند و برنامه می‌ساختند. سریال‌های مثل شهرزاد قبل از این دوران چنان محبوبیت پیدا کرده بودند که برخلاف عرف، بخش‌هایی از آن در سالن‌های سینمایی نمایش داده شدند. در واقع کرونا فیلم‌سازها و تهیه‌کننده‌ها را مجبور کرد برای بقا پیش از همیشه روی چنین پلتفرم‌هایی تکیه کنند.

با ورود محتوای مناسب و یکتا به وب‌سایت‌ها، مخاطبان هم چاره‌ای جز همراهی نداشتند. در همان نمونه آمازون تعداد مخاطبان آن در یک سال بیش از دو برابر شد. نماوا، فیلیمو، فیلم نت یا حتی هاشور و کافه بازار هم مخاطب چندمیلیونی پیدا کردند.

دوگانه فیلم دیدن و سینما رفتن

فیلم‌های سینمایی که پیش‌تر مراحل تولید را به پایان رسانده بودند در نبودِ برنامه اکران وارد پخش آنلاین شدند. شکل اکران حتی پیش از کرونا و احتمالاً از زمان محبوبیت VHS سه حالت داشت. شکل معمول اکران در سینما و سپس نمایش در شبکه خانگی (به‌صورت دی‌وی‌دی یا آنلاین). مدل دوم نمایش انحصاری در شبکه خانگی بود که بیشتر فیلم‌های به‌شدت بی‌کیفیت به سراغ آن می‌رفتند. شکل غیرمرسوم‌تر، نمایش ویژه در سینما است که فیلم‌ها تنها روی پرده نقره‌ای جشنواره‌ها نمایش داده می‌شدند که به‌طور ویژه در ایران نمونه‌های متعددی دارد.

در دنیای بدون سالن سینما، اکران آنلاین تنها گزینه است. غول سینمایی آمریکا، یونیورسال، از اولین استودیوهایی بود که به‌طور جدی وارد نمایش آنلاین شد و قسمت جدید انیمیشن ترول را به‌صورت آنلاین نمایش داد و البته فروش خوبی هم داشت.

«ترول‌ها: سفر به دور دنیا» در سه هفته اول نمایش آنلاین 100 میلیون دلار فروش کرد تا راه برای سایر نمایش‌ها باز شود. بعدتر فیلم‌هایی مثل «گودزیلا علیه کینگ کونگ» یا «جوخه انتحاری» هم فروش به نسب مناسبی داشتند.

همین موفقیت باعث شد با فروکش کردن نسبی همه‌گیری، یونیورسال با AMC بزرگ‌ترین مجموعه سالن‌های سینما در آمریکا، وارد قرارداد شود. پیش از این، نسخه دیجیتال فیلم‌ها پس از 75 تا 90 روز اکران سینمایی منتشر می‌شدند تا گیشه آسیبی نبیند. با تفاهم جدید یونیورسال تنها 17 روز به AMC فرصت اکران منحصربه‌فرد می‌دهد و بعد از آن اکران به‌صورت هم‌زمان دیجیتالی خواهد بود.

اتفاقی که یونیورسال رقم زد خیلی زود به دیگر سالن‌های زنجیره‌ای آمریکا هم گسترش پیدا کرده و در سایر مجموعه‌ها هم قراردادهای مشابه ای در حال اجرایی شدن است. با ادامه روند فعلی در دنیایی که سالن‌های سینما فعال و بیدار باشند بیش از همیشه «فیلم» دیدن ارزش خود را از دست خواهد و «سینما رفتن» جایگزین آن خواهد شد.

سینمای ایران: اکران نمی‌کنیم

حتی بزرگ‌ترین استودیوهای فیلم‌سازی در جهان هم در بعضی موارد اکران خود را به تعویق انداختند. به‌خصوص بلاک باسترها که امید زیادی به گیشه داشتند. برای نمونه سونی حاضر نشد مرد عنکبوتی را اکران کند. اما فیلم‌های بسیار مهمی هم نمایش داده شدند.

در سینمای ایران حاتمی با «خروج» چراغ اکران آنلاین را روشن کرد و فیلم نه‌چندان قدرتمندش، فروش 3.5 میلیارد تومانی داشت. به پشتوانه این فروش، طلا، زیر نظر و تیغ و ترمه و فیلم‌های دیگری هم اکران شدند.

به‌تدریج اما اکران آنلاین هیجان خود را از دست داد. دوباره فیلم‌های بی‌کیفیت که هرگز در اکران سینمایی مورد توجه قرار نمی‌گرفتند وارد این اکران شدند. مخاطبی که شاید از روی حمایت حاضر نشده بود نسخه غیرقانونی خروج را تماشا کند، هزینه برای فیلم‌های کم‌رمقی پرداخت که گاهی بیش از 40 دقیقه از آن‌ها را تماشا نمی‌کرد.

نمونه‌های پرفروشی مانند شنای پروانه (با فروش حدود 5 میلیارد تومان) که با شانس بالای رکوردشکنی در گیشه وارد اکران آنلاین شدند هم اگر درگیر نسخه لو رفته خود نبودند شاید هیچ‌وقت نمایش داده نمی‌شدند. اهالی سینمای ایران ترجیح دادند فیلم‌های خود را مانند یک دارایی ارزشمند حفظ کنند برای زمانی که بتوانند آن را با دلارِ روز وارد چرخه نمایش کنند و به‌جای آن هیجان سریال سازی خارج از چارچوب‌های صداوسیما را دنبال کردند.

پوستر فیلم شنای پروانه
شنای پروانه مهمترین فیلم اکران آنلاین در دوره کرونا بود

البته تهیه‌کننده‌ها و فیلم‌سازها تنها مقصران نبود اکران آنلاین نیستند. سیاست‌های نامناسب پلتفرم‌ها در نمایش فیلم و سریال‌های خارجی و شکل‌گیری یک جبهه به‌شدت منفی در شبکه‌های اجتماعی علیه آن‌ها فضای اکران آنلاین را به‌شدت ناامن کرد. نبود قانون پیشگیرانه در مالکیت آثار را هم می‌توانید به این بحران اضافه کنید.

کرونا و اقدامات حکمران‌ها

در دوران کرونا، سینما به معنی همه خانواده بزرگ آن، از دست‌فروش‌های کنار سینما تا عوامل پشت و جلوی دوربین با مشکلات متعدد روبه‌رو شدند. انتظارات یکسان این گروه در جهان، با واکنش‌های مختلف دولتمردانِ کشورهای مختلف پاسخ داده شده است. در هر صورت اگر شرایطی ناخواسته، سهمِ سبدِ خرید خانواده‌ها از سینما را به سمت دیگری هدایت می‌کند، حتماً این وظیفه دولت‌هاست که تا زمان تطبیق‌پذیری حداقلی از شهروندان خود محافظت کنند.

در هندوستان با همه‌گیری سویه دلتای کرونا 1500 سینما در سراسر کشور تعطیل شد. صاحبان سینما برای جبران بخشی از این زیان از دولت خواستند مالیات ملک آن‌ها حذف شود، هزینه‌های ثابت برق کاهش یابد و مجوز آن‌ها به‌طور خودکار تمدید شود. دولت در پاسخ هزینه ثابت مصرف برق را حذف و کمک‌های مالی کم‌بهره برای سینمادارها در نظر گرفت.

در کشورهای متمول‌تر اوضاع خیلی متفاوت است. برای نمونه در انگلستان نرخ کسب‌وکار که به املاک غیرمسکونی تعلق می‌گیرد تا پایان ژوئن 2021 به‌طور کامل حذف شد و تا پایان سال مالی 2021-2022، 66 درصد کاهش یافت. همچنین مالیات بر ارزش‌افزوده روی بلیت‌های سینما و برخی خوراکی‌ها و نوشیدنی تا پایان سپتامبر 2021 از 20 به 5 درصد کاهش پیدا کرد. این عدد تا پایان سال جاری هم بیشتر از 12.5 درصد نخواهد بود.

اهالی سینما در انگلستان تا پایان وضعیت موجود 80 درصد حقوق نرمال خود را تا سقف 2500 پوند در ماه دریافت خواهند کرد. در جولای 10 درصد و در آگوست و سپتامبر 20 درصد از این مبلغ را کارفرما پرداخت خواهد. از طرفی کارفرما 5 درصد هزینه‌های معمول بیمه را پرداخت می‌کند.

علاوه بر این کسب‌وکارها از جمله سینما از 8 تا 18 هزار پوند کمک دولتی دریافت می‌کنند. هزینه غیبت دوهفته‌ای کارکنان سینمایی (و سایر کسب‌وکارها) که به دلیل ابتلا به کرونا باشد هم – در کسب‌وکارهای کمتر از 250 نفر – بر عهده دولت خواهد بود.

در یک قیاس ناخوشایند، در ایران هم اهالی سینما کمک‌هایی از دولت دریافت کردند. کمک‌هایی که به نقل از رئیس از سابق سازمان سینمایی شامل 14.5 میلیارد تومان کمک بلاعوض و 26 میلیارد تومان وام 4 درصدی است.

کرونا قاتل سرمایه‌های انسانی سینما

اگر در ماه‌های اولیه شیوع کرونا در جهان تصور می‌کردیم این ویروس شرقی و غربی یا غنی و فقیر نمی‌شناسد حالا به‌خوبی درک کردیم که این بیماری هم مسیر پیشین را طی می‌کند. مرگ هر فرد علاوه بر مشکلاتی که برای خانواده‌های آن‌ها بر جا خواهد گذاشت، از درست دادن سرمایه‌های انسانی است.

درگذشت پرویز پورحسینی، کامبوزیا پرتویی، فرشته طائرپور، چنگیز جلیلوند و بسیاری هنرمندان به نام دیگر در سینما، خسران عمیق جامعه سینمایی ایران است. صاحبان نام را کنار بگذاریم باز هم با فهرستی طولانی از عوامل سینمایی ازدست‌رفته روبه می‌شویم که جایگزین کردن آن‌ها نه کار ساده‌ای است نه کم‌هزینه. جان هر فرد در هرکجای دنیا ارزشمند و مهم است اما برای همین چند مثال بالا چه نام متناظری می‌توان در سینمای جهان پیدا کرد که به دلیل کرونا درگذشته باشد؟

تشییع پرویز پورحسینی
فقدان بزرگان سینما به دلیل ابتلا به کرونا از مهمترین تاثیرات همه‌گیری این ویروس بر سینمای ایران بود.

پایان خوش در انتظار سینما است؟

همان‌طور که 60 تا 80 میلیون آمریکاییِ دوران رکود بزرگ آمریکا (اواخر دهه 1930 و اوایل 1940) هر هفته یک بار یا بیشتر به سینما می‌رفتند تا برای ساعتی از مشکلات خود فرار کنند، شهروندانِ عصرِ کرونا و فاصله‌های اجتماعی هم به پلتفرم‌های نمایش آنلاین فیلم پناه بردند.

پس از رکود بزرگ، هالیوود دوران طلایی خود را تجربه کرد، اتفاقی که برای VOD ها حتی از پیش کرونا شکل گرفته و به لطف کرونا سرعت گرفته است. برای درک بهتر این تاثیر مثبت، کافی است درآمد سالیانه آن‌ها از کرونا را محاسبه کنیم و به یاد داشته باشیم که حدود 80 درصد صنعت سرگرمی جهان (نه فقط سینما) در اختیار همین دنیای دیجیتال است. [به نقل از گزارش انجمن سینمایی آمریکا]

این تغییرات در دنیای سینما یک اقدام اجتناب‌ناپذیر بوده که با کرونا شدت گرفته؟ یا شگفت‌انگیزی دنیایش شبیه دیستوپیایی است که آلدوس هاکسلی روایت کرده؟ جواب را احتمالاً چند نسل بعد خواهند داد. اما دست‌به‌نقد، آنچه از کرونا برای سینما و مخاطبش در چند سال نزدیک آینده باقی خواهد ماند، ایده‌های بکری خواهد بود که مانند دیگر وقایع مهم تاریخ بشریت در قالب یک درام یا فیلمی دلهره‌آور دوباره نمایش داده شوند.


این مطلب به سفارش نشریه تجربه نوشته شده و پیش‌تر در این مجله منتشر شده است.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

spot_img