دنیای انیمیشن پر است از دنبالهها! شرک 3، دانشگاه هیولاها، مربی اژدها 2 و دنبالههای متعددی زیاد دیگری. در برخی از سالها و در پایان سال کمتر فیلم اورجینال و ایده بکری در جشنوارهها شاهد هستیم. بهجز چند مورد، کمتر هم پیشآمده دنبالهای از خود فیلم اصلی موفقتر از آب درآمده باشد، اما فروشها تقریباً همیشه رضایتبخش بوده است. یکی از علتهای اینهمه دنبالهسازی در صنعت انیمیشن کاهش شدید هزینهها از قسمت دو به بعد است. مهمترین بخش ساخت این فیلمها در بُعد فنی طراحی کارکتر، ایده پردازیهای متنوع و مختلف برای ترسیم جزئیات گرافیکی و استوری بوردهایی که در قسمت اول باید خلق شوند.
در قسمت دوم، اما همهچیز مشخص است، شخصیتهای دوستداشتنی انیمیشن ما پیشتر چکش خوردهاند، حتی محصول نهایی هم دیدهشده و میتوان روی بازخوردها حساب کرد. به همین علت، هزینههای ساخت فیلم هم کاهش پیدا میکند. هتل ترانسیلوانیای 2 هم با همین ایده و البته با تکیهبر فروش بسیار خوب قسمت اول در سال 2012 ساخته شد.
داستان هتل ترنسیلوانیا در شماره اول برای همه مخاطبان جدید و بهنوعی سورپرایز بود. فیلم خبر از وجود سرزمین هیولاها میداد، جایی که تقریباً تمام موجودات ترسناکی که میتوانیم نام ببریم در آنجا حضور دارند و با خصلتهای خاص خود در کنار یکدیگر زندگی میکنند. در این فضا، خونآشامها، فرانکنشتاین، گرگینه ها، ارواح و هر موجود ترسناکی که پیشتر در سینما دیدهاید حضور دارند. قهرمان داستان اما خونآشام پدر و دختری هستند که هتلی را اداره میکنند. همهچیز عادی است اما روزی یک انسان بهعنوان میهمان وارد این هتل میشود! میهمانی ناخوانده که احتمالاً باید عاشق خونآشام دختر شود. این ایده بکری بود که توانست برای سازندگانش چیزی حدود 350 میلیون دلار فروش به ارمغان بیاورد.
در قسمت دوم، که دیگر از آن ایده اولیه درخشان هم خبری نیست، دوباره به هتل برمیگردیم، این بار 7 سال بعد، وقتی دو عاشق قسمت قبل، دوست انسان کنجکاومان و دختر زیبای دراکولا ازدواج کردهاند. حاصل این ازدواج فرزندی است که مجبور در یک تضاد فرهنگی! عجیب بزرگ شود. کنت دراکولا یا همان دراکولای پدر، نگران است خونِ خونآشامی در رگهای این محصول مشترک روان نباشد! برای همین سعی میکند با ترفندهایی او را با نژاد خانواده مادری خود آشنا کند.
در میان این داستان با شوخیهای مختلفی از برخوردهای انسان و هیولاها روبرو میشویم که کمی تماشای فیلم را تسریع میکند، همینطور در روندی کلیشهای متوجه میشویم ذهنیتهای کنت دراکولا ریشه در کودکی او دارد و پدرش نقش اساسی در این تعصبات ایفا میکند.
هتل ترانسیلوانیا موفقیت خودش را مدیون چند نام ویژه است، یکی تارتاکوفسکی، کارگردان فیلم، که بعد از 5 کارگردانِ ناکام، روی صندلی هدایت فیلم نشسته و در قسمت دوم هم حضور دارد. تارتاکوفسکی بعد از حضورش در پروژه شخصاً بسیاری از قسمتهای فیلمنامه را تغییر داد و شوخیهای مدنظر خود را در داستان قرار داد.
شخصیت مهم دیگر در هتل هیولاها، آدام سندلر است که علاوه بر صداپیشگی در فیلم در نوشتن فیلمنامه هم نقش داشته، این نقشآفرینی در فیلم اول کمتر اما در قسمت دوم، سندلر رسماً بهعنوان نویسنده با پروژه همکاری کرده است. جنس خیلی از شوخیهای فیلم، شبیه فیلمهای این کمدین است. ضلع سوم قهرمانان ترانسیلوانیایی، رابرت اسمیگل، تهیهکننده 30 سال Saturday Night Live است که بیشتر بهعنوان یک شخصیت تلویزیونی مشهور شناخته میشود. اسمیگل که چند سالی است رفاقتی هم با آدام سندلر دارند در هر دو فیلم در مقام نویسنده اصلی در پروژه حضور داشته است.
فیلم دوم اگرچه نتوانست نظر منتقدان را جلب کند اما بودجه 80 میلیون دلاری فیلم به فروش 468 میلیون دلاری انجامید. احتمالاً دنباله سوم هتل، در تلویزیون هم حضور پیدا کند، مجموعهای که برای پخش در تلویزیون در حال تهیه است بهنوعی پیش درآمدی بر این دو قسمت خواهد بود، اما صندلیهای سینما، برای تهیهکنندگان به این راحتی فراموش نخواهند شد، فروش فیلم تضمینی برای قسمتهای بعدی است؛ گویا قرار است سومین هتل هیولاها در اواسط 2018 روی پرده رود.
این معرفی کوتاه پیشتر در ماهنامه تجربه منتشر شده است.
بیشتر بخوانید:
معرفی انیمیشن: باب اسفنجی (Sponge Out of Water)