وقتی در سال 2012 اعلام شد یونیورسال قرار است دنبالهای بر منِ نفرت انگیز بسازد و تمام داستان درباره موجودات زرد و جذاب قسمتهای قبلی باشد، با استقبال بسیار زیادی روبرو شد. برایان لینچ که پیشتر در سال 2011 فیلمنامه انیمیشن نهچندان موفق گربه چکمهپوش را نوشته بود، مأمور شد دنباله نفرتانگیزها را این بار در قالب مینیون ها طرحریزی کند.
اتفاقی که برای مینیون ها در دو قسمت قبلی افتاده بود، خارج از فضای فیلم و بهنوعی حضور فعال اشکال مختلف این موجودات بامزه در فضاهای مختلف و بهویژه مجازی بود. این کارکترهای ابله بهسرعت محبوب شدند. حتی بسیاری از این کارکترها به نمادی برای شخصیتهای سیاسی یا رفتارهای اجتماعی تبدیل شدند. همه اینها باعث شد، توقعات از محصول نهایی بیشتر شود، بهطوری که آنونس های پخششده از این فیلم پیش از اکران بهشدت دیده و پخش شود.
مینیون ها موجودات زردرنگ، کوچک و احمقی هستند که در نتیجه تکامل تکسلولیها به وجود آمدهاند، این موجودات از آغاز هستی در جهان حضور داشتهاند و وظیفه آنها خدمت به نفرتانگیزترین اربابهای جهان است. این موجودات که قرنها به اربابهای مختلفی خدمت کردهاند، پادویی انسانها را از همه جذابتر میبینند. عاقبت خدمت مینیون ها به ناپلئون نتیجهبخش نیست و آنها را مجبور به مهاجرت و انزوا در قطب جنوب میکند.
زندگی در قطب جنوب برای مینیون های پرجنبوجوش چندان خوشایند نیست، آنها باید به دنبال اربابی نفرت انگیز باشند تا از افسردگی و روزمرگی خارج شوند. سه مینیون برای این مأموریت انتخاب میشوند: کوین، یک مینیونِ شجاع و نترس، استورات، مینیونِ علاقهمند به موسیقی و باب یک مینیون جوان و بیتجربه. فیلم سفر این سه کلهپوک به نیویورک در سال 1968 برای یافتن یک ارباب شرور است.
در نهایت نسخه نهایی نخستین بار در ژوئن 2015 در لندن مینیون ها به پردههای سینماهای جهان هجوم آورند. نظر منتقدان و تماشاگران اما به آنچنان که به نظر میرسید امیدوارکننده نبود. برخی از منتقدان جنبههای کمدی فیلم را پسندیدند اما عدهای دیگر نمرات خیلی پایین به فیلم دادند. بیشتر ریویوهای این منتقدان، ضعف کارکترهای منفی فیلم را هدف گرفته بود که بیشازحد مقوایی هستند! با این حال چیزی از اقبال مردم در خرید بلیت فیلم کم نشد. شروع اکران از دو فیلم قبلی بهتر بود و در میان انیمیشنهای غیر دیزنی بیشترین فروش نصیب مینیون ها شد.
از زمان اولین نمایش مینیون ها در منِ نفرتانگیز 1، طرفداران زیادی برای آنها پیدا شد. در همان زمان تاکنون، حضور مینیون ها محدود به نمایش این سه انیمیشن نشده؛ بهرهبرداریهای تجاری بیشماری از این موجودات در قالبهای مختلف انجام شده، گاهی یکی از شخصیتها برای یک آگهی بازرگانی تلویزیونی استفاده شده یا در برای جلی مخاطب بیشتر در موزیک ویدئو یک خواننده ظاهر شده است. به اینها اضافه کنید، کتابهای متعددی که با محوریت این شخصیتها نوشته و البته با فروش خوبی هم روبر شده است.
علاوه بر این فروش میلیونی عروسکهای مینیون در سایزها و کاربردهای متعدد، سود هنگفتی را نصیب تهیهکنندگان کرده است، سودی که بیش از هر چیز مدیون یک ایده چندخطی بکر و جذاب است. این ایده در انیمیشن مینیون ها، شاید بهخوبی همتایان چند سال گذشتهاش نباشد، اما یک فیلم خانوادگی حیرتانگیز است، فیلمی با تک صحنههای بهشدت خندهدار، که طیف وسیعی از مخاطب خود را راضی نگاه میدارد.
یک تجربه شخصی: اگر از پرواز هراس دارید و سفر با هواپیما هیچگاه در اولویت شما نبوده، برای پروازهای دوساعته خود میتوانید به مینیون ها اعتماد کنید. جذابیت این موجودات ابله، برای چنین فضاهای به اوج خود خواهد رسید.
این معرفی کوتاه پیشتر در ماهنامه تجربه منتشر شده است.
بیشتر بخوانید:
معرفی انیمیشن: باب اسفنجی (Sponge Out of Water)
معرفی انیمیشن: دایناسور خوب (The Good Dinosaur)