به نظر هیچ کتابی در ادبیات بهاندازه شازده کوچولو (حداقل در کشور ما) به این اندازه موردتوجه نبوده، در ملتی کتاب نخوان ما، کمتر کسی است شازده کوچولوی آنتوان دوسنت اگزوپری را نخوانده باشد یا در بدترین حالت نامش را نشنیده باشد. دلیلش حرص و طمع ناشران مختلف که هرکدام دوست دارند شازده کوچولویی در لیست کتابهای منتشرشده خود داشته باشند.
محبوبیت شازده کوچولو محدود به ایران نیست، گفته میشود در کنار کتاب مقدس، شازده کوچولو بیشترین تیراژ را دارد، علاوه بر این تقریباً به تمام زبانها و حتی گویشهای دنیا هم کتاب در دسترس است. طبیعی است این محبوبیت منجر به ساخت اقتباسهای مختلف سینمایی متعددی هم شود.
آخرین و شاید یکی از بهترین اقتباسهای شازده کوچولو در سینما، انیمیشن مارک اوزبورن باشد که سال 2015 اکران شد. فیلم اوزبورن به شکل سه بعدی به دو صورت ایست-حرکتی و سه بعدی کامپیوتری ساخته شده است.
روایت انیمیشن فرانسوی گرچه نسخه وفادارانهای است اما در روایت تفاوتهایی با کتاب اصلی دارد. شخصیت اصلی داستان این بار دختری است که باید با برنامهریزیهای سخت و دقیق خانوادهاش کنار بیاید. دختر ِ قصه که با مادرشِ زندگی میکند، در آزمون ورودی مدارس ویژه مردود میشود، به همین خاطر برنامه درسی فشرده و ویژهتری در خانهای جدید برای او در نظر گرفته میشود.
در همسایگی خانه، پیرمردی عجیب زندگی میکند، خلبانی بازنشسته که دائم تلاش میکند هواپیمایی قدیمی را تعمیر و راهاندازی کند، همسایگی و رفتارهای عجیب همسایه، نظر دختر را جلب میکند و این دو را با یکدیگر آشنا میکند. خلبان همان، خلبان مشهور داستان شازده کوچولو است، کسی که در روایت اصلی نقاشیهای کتاب شازده کوچولو را برایش نوشته است. در جریان آشنایی خلبان با دختر، او داستان مسافر کوچولو را تعریف میکند و اینکه تلاش میکند با تعمیر هواپیمایش دوباره به دیدار شازده کوچولو برود. اما داستان با بیماری خلبان وارد فاز جدیدی میشود. دختر هواپیما را تعمیر میکند و به دنبال شازده راهی سیارک او میشود، اما خبری از آن شخصیت معصومی که خلبان تعریف کرده، نیست.
شازده حالا کارگری بیدستوپا شده که برای مرد تاجر که پیشتر نامش در کتاب آمده بود بردگی میکند! دختر به همراه روباه و تمام المانهایی که روزی برای شازده کوچولو نشانی از کودکی او بوده، سعی میکنند او را به همان شخصیت گذشته بازگردانند.
برتری کتاب و راز ماندگاریاش شاید معنای عمیقِ داستان ساده شازده باشد، حس و حالی که خوشبختانه در فیلم هم سراسر حفظ میشود، فیلم به همان زیبایی و سادگی کتاب اگزوپری، به دور از کشیده شدن به حاشیههای معمول انیمیشنهای هالیوودی به روایت معصومانهاش بسنده میکند، البته تنها نشانه شباهت فیلم به همتایان آمریکاییاش، استفاده از بازیگران شناخته شده سینما است، صداپیشگان نام آشنایی مانند جف برجیز، راشل مک آدامز، ماریون کوتیارد، پل جیاماتی، جیمز فرانکو و بنچیو دل تورو.
فروش فیلمِ موفق انیمیشن شازده کوچولوی اوزبورن در فرانسه و سراسر جهان هم تأیید دیگری از کیفیت بالا انیمیشن است. در داخل فرانسه و در رقابت با بهترینهای جهان به پرفروش انیمیشن این کشور تبدیل شد و در کشورهای مختلف هم رکوردهای مختلفی ثبت کرد و توانست در فصل تابستان 12.5 میلیون بیننده در سراسر به خود جلب کند.
در آخرین پاراگراف کتاب شازده کوچولو –ترجمه شاملو- به نقل از خلبان میخوانیم که “اگر بچهای به طرفتان آمد، اگر خندید، اگر موهایش طلایی بود، اگر وقتی ازش سؤالی کردید جوابی نداد لابد حدس میزنید که کیست. در آن صورت لطف کنید و نگذارید من اینجور افسردهخاطر بمانم: بیدرنگ بردارید به من بنویسید که او برگشته.” حالا با اقتباس جدید انمیشینی اوزبورن، شازده کوچولو برگشته.
این معرفی کوتاه پیشتر در ماهنامه تجربه منتشر شده است.
بیشتر بخوانید:
معرفی انیمیشن: وقتی مارنی آنجا بود (When Marnie Was There)