جهان عرب، منطقه وسیعی است که از خلیج عدن در اقیانوس اطلس آغاز و به طنجه مراکش ختم میشود و علاوه بر آن سطح وسیعی از آسیا، آفریقا و حتی اروپا را به خود اختصاص داده است. “عالم عربی” 21 کشور را شامل میشود و جمعیتی حدود 280 میلیون نفر به زبان عربی تکلم میکنند. زبان عربی به لهجههای گوناگون و گاه با ساختارهای گوناگون مورد استفاده قرار میگیرد، این تفاوت به اندازهای چشمگیر است که مثلاً مردمان مصر از برقراری ارتباط کلامی با مردمان لبنان یا عراق عاجزند. این جامعه عظیم با گذشته و تاریخی شگفت انگیز پتانسیل ارائه ادبیات در ابعاد جهانی را داراست اتفاقی که کم و بیش رخ داده است.
در حالی که کشورهای عربی برای به دست آوردن آزادیهای مدنی دست به تظاهرات میزنند، ادبیات میتواند نیروی محرکهای برای این خیزشها باشد از طرفی در سالهای آینده انقلابهای کنونی بستری برای شعر و رمان جامعه عرب خواهد شد. نویسندگان و شاعران عرب در ادبیات جهان نیز حضور فعال دارند. کسب نوبل ادبیات در سال 1988 توسط نجیب محفوظ بزرگترین افتخار ادبی عرب زبانهاست همچنین آدونیس شاعر مطرح سوری چند سالی است در فهرست نوبل قرار دارد. علاوه بر این دو نام، باید به اسامی دیگری چون سحر خلیفه، فاطمه العلی، طیب صالح، محمود درویش، نزار قبانی، الیاس خوری، عبدارحمان منیف، سعادالصیاح و غاده سمان اشاره کرد که آثار همه آنها شهرت جهانی دارد و به زبانهای مختلفی از جمله فارسی ترجمه شدهاند. نکته قابل توجه اینکه بیشتر این نویسندگان در تبعید دست به قلم میشوند و کتابهایشان در کشور خود ممنوع الچاپ اند.
حضور زنان نویسنده نیز در بین اهالی ادبیات قابل توجه است در حالی که در بسیاری از کشورهای عرب زبان از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس (مانند عربستان) زنان از کمترین حقوق شهروندی بی بهرهاند اما در قالب ادبیات خودنمایی میکنند، مانند لیلا بعلبکی که نخستین رمان عربی را به عنوان یک زن نوشت یا حنان الشیخ لبنانی یا زیبا الاحارض عربستانی.
شعر و شاعری البته در بین اعراب طرفدار بیشتری دارد؛ علت این امر را باید در ساختار و لحن زبان عربی جست و جو کرد. حتی بیان میشود زیبایی و آهنگ این زبان به فارسی هدیه شده و آنچه ما امروز به عنوان وزن در شعر کلاسیک میشناسیم برگرفته از همین لحن زبان عربی است، با این حال این روزها رمان طرفدار بیشتری دارد در ایران نیز مترجمان با خیز ملایمی به سمت رمانهای عربی حرکت میکنند.
در زمینه تاثیرات متقابل فارسی و عربی مباحث زیادی مطرح هستند که بیشتر وارد حوزه زبان شناسی میشود. فارسی به عنوان زبان رسمی جمهوری اسلامی ایران حلقه مشترک مهمی با عربی دارد؛ قرآن کریم معجزه پیامبر و کتاب وحی مسلمین خود اثری ادبی است، علاوه بر این کتابهای دیگری چون نهج البلاغه در بلاغت و فصاحت روی خط ادبیات حرکت میکنند.
با این شرایط این سؤال مطرح میشود که چرا در ایران با همه اشتراکات ساختاری و مضمونی با ادبیات عرب برخورد مناسبی نشده و آن چنان که شایسته است از کتابهای ترجمه شده استقبال نمیشود.
اولین دلیل این امر شاید جبهه عدهای روشنفکرنما در برابر اعراب باشد، اینان که خود را طیف فرهیخته جامعه میدانند سطح فکری خود را تا مرز تفکرات مبتذل یا حتی نژادپرستانه پایین میآورند و انگار در دعوایی قبیلهای چماق به دست گرفتهاند. در مرحله دوم، مترجمان و پژوهشگران ایرانی قرار دارند، این عده به گواه خودشان بیشتر در ادبیات کلاسیک عرب گیر افتادهاند در حالی که شعر و داستان معاصر عرب میتواند خوراک اصلی جامعه ایرانی باشد. این مشکل زمانی پررنگتر میشود که متوجه میشویم درصد بالایی از کتابهای عربی از زبان دوم و بیشتر انگلیسی ترجمه میشوند. این اتفاق در حالی است که تدریس زبان و ادبیات عرب در دانشگاههای کشور به شدت فعال است. نامهایی چون رضا عامری، موسی بیدج، رضا مرعشی پور و عبدالحسین فرزاد از مترجمانی هستند که در حال حاضر در این حوزه فعالیت میکنند. دلیل سوم را میتوان در خود اعراب جست و جو کرد. عدم توجه ایشان به ادبیات کشورشان باعث شده بسیاری از کشورها فرصت مطالعه آثار اعراب را نداشته باشند. نمایشگاه کتاب تهران را در نظر بگیرید، جایی که کشورهایی نظیر فرانسه، ژاپن و ترکیه حضور پررنگی از خود بر جای میگذارند اما اثری از کشورهای عربی نیست، گرچه مسایلی از این دست دلایل غیر ادبیاتی نیز دارد ولی نباید فراموش کرد که در عالم عربی هم فعالیت چندانی در این زمینه صورت نمیگیرد. به جز مصر که سرآمد کشورهای عربی در ادبیات به شمار میرود در دیگر کشورها قلم در سطح توجه نازلی قرار میگیرد. جایزه ادبی بوکر عربی که اخیراً راه اندازی شده و مبلغ قابل ملاحظهای به فرد برگزیده اهدا میکند تبلیغات و اطلاع رسانی ناقصی دارد، در کنار این نقصان میتوان به صفحات ادبی اشاره کرد که در کمال شگفتی این حجم مطالب به زبان انگلیسی بسیار بیشتر از زبان خود آثار-عربی- است. ادبیات معاصر عرب شایسته توجه بیشتری است، رمان و شعر آن توانمندی بالایی در فرم و محتوا دارد که میتواند برای فارسی زبانان جذاب باشد، در زمانی که خیزشها و انقلابهای عربی کانون توجه تمام دنیا است، نباید از نقش ادبیات غافل شد و این شرایط فرصت مناسبی است برای پرداختن هرچه بیشتر به ادبیات این کشورها.#
این مطلب پیشتر در روزنامه خراسان منتشر شده است.